یادداشت های محمد عرفان بهنام پور



من وقتی در کلاس دوم بودم یک دوست دیوانه ای داشتمی که توی مدرسه به آن پروفسور

می گفتند ولی آن در مدرسه همیشه جواب معلمان را میداد من یادم است که در کلاس دوم یکی از بچه ها خورشید ویکی از بچه ها مآه بود و آن دوستم ماه شد خلاصه این داستانی بود که من آن را خیلی دوست داشتم واز آن دوستم ممنونم که هالا بهترین دوست من صدراست و تا الآن که کلاس پنجم هستم دوست عزیز من است و آن الان بیمار است دعا کنید خوب بشود 

 

 

 


ابزار=یک حلقه کش نازک کاملا نرم  _  یک کارت ویزیت  _  یک قیچی کند.

 

 

 

حلقه کش را دور کارت بیندازید. سپس کارت را با قیچی از یک طرف به طرف دیگر به گونه ای ببریدکه مسیر قیچی از یک طرف به طرف دیگر

به گونه ای ببرید که مسیر قیچی عمود بر حلقه کش باشد. کارت دو تکه میشود بدون آنکه آسیبی به کش برسد!


چند نفر از دوستان خود را دور یک میز بنشانید و چهار سکه هم شکل را در چهار گوشه یک کلاه قرار دهید. سپس به یکی از حضار بگویید

که در غیاب شما یکی از سکه ها را برداشته و تاریخ آن را به خاطر بسپارد. سپس به دست سایر دوستان بدهدتا آنها نیز تاریخ سکه

تماشا کنند و در کلاه بگذارند. پس از چند لحظه سکه مورد نظر را حدس بزنید.

راز:با پشت دست سکه ها را لمس کرده و هرکدام را که گرمتر بود به عنوان سکه انتخابی معرفی کنید.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ساک دستی,ساک دستی پارچه ای,ساک دستی کاغذی|نوین پک محصولات دانلودی شبکه حمل و نقل جهانی شیپور گچساران دانلود خلاصه کتاب آمار و احتمالات علی دلاور ده فجر شهدا گنج های ماندگار دکتر جاویدنیا کافه اطلاعات با لبخند